آید دوباره عید و شود نو لباس ما
بار دگر سفید شد طشت و طاس ما
هر کاسبی سراسر این ماه دوخته است
چشم طمع به کیسهی بی اسکناس ما
از غصه مخارج سنگین روز عید
آغاز گشته وحشت و هول و هراس ما
یارب فرو فرست برون از قیاس پول
این برتر از خیال و گمان و قیاس ما
مگذار خرج عید زن و بچه عاقبت
گردد در این زمانه سبب اختاس ما