حضرت علی(ع)

ترسم زغم هجر تو ای یار بمیرم

در حسرت یک لحظه دیدار بمیرم

روزم همه شب شد همه شامم به سحر شد

ترسم که شود صبح و دگر بار بمیرم

در کوچه و بازار به راهت بنشینم

مپسند که در کوچه و بازار بمیرم

عمری بنشستم به رهت بهر تماشا

بگذار ببینم تو و مگذار بمیرم

گفتی به سراغ تو بیایم دم مردن

خواهم که بیایی و دوصد بار بمیرم

خواهد بنویسد به تو استــاد که ترسم

در حسرت دیدار تو دلدار بمیرم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد