-
نیست
21 - آبانماه - 1392 11:07
همراه بسیار است، اما همدمی نیست مثل تمام غصه ها، این هم غمی نیست دلبسته اندوه دامنگیر خود باش از عالم غم دلرباتر عالمی نیست کار بزرگ خویش را کوچک مپندار از دوست دشمن ساختن کار کمی نیست چشمی حقیقت بین کنار کعبه می گفت «انسان» فراوان است، اما «آدمی» نیست در فکر فتح قله قافم که آنجاست جایی که تا امروز برآن پرچمی نیست
-
درد دل
26 - مهرماه - 1392 08:02
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺩﺭ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﺩﺭﺩ ﻭﺩﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﯽ ﭘﺮ ﺁﺏ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﺎﻟﻢ ﺍﺻﻼ ً ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﻣﻦ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ ﮔﻮ ﭼﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﺑﺮ ﺳﺮﻡ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺎﺩ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﺩﺭﻡ ... ﺳﻦ ﻣﻦ ﺍﺯ 26 ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺷﺪﻩ ﺩﻝ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻏﺮﻕ ﺧﻮﻥ ﺷﺪﻩ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻟﯿﻼ ﻧﺸﺪ ﺷﻮﻫﺮﯼ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﻣﻦ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﻏﻢ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﺷﺪ ﺍﻧﺒﺎﺷﺘﻪ ﺑﻮﯼ ﺗﺮﺷﯽ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ...
-
دست تو در دستم
26 - مهرماه - 1392 07:57
در خواب چراغ تا سحر دستم بود در خواب کلید هرچه در دستم بود زیباتر از این خواب ندیدم خوابی بیدار شدم دست تو در دستم بود
-
صبح دل انگیز
29 - تیرماه - 1392 18:41
پای این پنجره خسته اگر باز شود آسمان با دل بی حوصله دمساز شود کیست در کوچه دلواپسی ام جز غم تو تا شبی با من غربت زده همراز شود روزهایم همه تکراری و سردند و غریب کاش می شد شب چشمان تو آغاز شود بی تو ای همدم آبی تر از آهنگ طلوع بشکند بالم اگر تشنه پرواز شود ای تو خورشید به پا خیز که با چشمانت قفل صد صبح دل انگیز خدا باز...
-
آداب رانندگی
29 - تیرماه - 1392 18:27
اگــــه یـه روز رفتی یــه جــــای دنیــــا واسه خـودت ماشین خریدی اونجــــــا یه چی بخر شبیه پیکـــــان بــــــــاشه صندلیاش مدل جـــــوانـــــان بــــــاشه... وقتی کـــه پشت فـرمونش نشستـی خواستی بفهمن کـه کجایی هستـی اوّل کــــــــــار واســــــــه جـــلو پنجـره یــــــه نعل اسب عــــالی یـــــادت نـره یـــه وخ...
-
پراید
10 - خردادماه - 1392 08:19
بهترین ماشین ایرانی پراید گرچه گاهی قاتل جانی پراید! بینمت اکنون به هرجا و مکان جانشین خوب پیکانی پراید بسکه محکم هستی و سفت و قوی مثل تانک جنگ میمانی پراید! چشم بی پولان همه بر روی تو چون که امید فقیرانی پراید اغنیا سوی فراری می روند درد ماها را تو درمانی پراید هر کجا باشد ژیان یا که رنو توی آنجا مثل سلطانی پراید...
-
مدرک گرایی
10 - خردادماه - 1392 08:11
پیامک زد شبی لیلی به مجنون که هر وقت آمدی از خانه بیرون بیاور مدرک تحصیلی ات را گواهی نامه ی پی اچ دی ات را پدر باید ببیند دکترایت زمانه بد شده جانم فدایت دعا کن مدرکت جعلی نباشد زدانشگاه هاوایی نباشد وگرنه وای بر احوالت ای مرد که بابایم بگیرد حالت ای مرد چو مجنون این پیامک خواند وارفت به سوی دشت و صحرا کله پا رفت اس...
-
پدر کجایی
5 - خردادماه - 1392 11:01
گفتم : " پدر کجایی ؟ ، من بی پدرترینم ! " گفتا که : " توی قبرم ، من این ته زمینم ! " گفتم که : " رفتن تو ، اشک مرا درآورد " گفتا : " بمیرم ای جان ، اشک تو را نبینم " گفتم : " دل شکسته ، ساز شکسته باشد " گفتا : " تو گفته بودی ، من عاشق معینم ! " گفتم :...
-
پیر شدم
8 - اردیبهشتماه - 1392 18:31
در سایه دلشکستگی پیر شدم غم خوردم و با غمت نمک گیر شدم تا امدم آ شنای قلبت باشم گفتی که من از غریبه ها سیر شدم
-
تو را
5 - اسفندماه - 1391 17:11
ای دوست، به دوستی قرینیم تو را هر جا که قدم نهی زمینیم تو را در مذهب عاشقی روا نیست که ما عالم به تو بینیم و نبینیم تو را
-
عشق
5 - اسفندماه - 1391 16:59
این دل که به شهر عشق سرگشتهی تست بیمار و غریب و در به در گشتهی تست برگشتگی بخت و سیه روزی او از مژگان سیاه برگشتهی تست
-
بلا
27 - دیماه - 1391 09:08
حاشا! که جز هوای تو باشد هوس مرا یا پیش دل گذار کند جز تو کس مرا در سینه بشکنم نفس خویش را به غم گر بیغمت ز سینه بر آید نفس مرا فریاد من ز درد دل و درد دل ز تست دردم ببین و هم تو به فریاد رس مرا گیرم نمیدهی به چو من طوطیای شکر از پیش قند خویش مران چون مگس مرا زین سان که هست میل دل من به جانبت لیلی تو میل جانب من...
-
چرا؟
27 - دیماه - 1391 08:52
دلبرا، در دل سخت تو وفا نیست چرا؟ کافران را دل نرمست و ترا نیست چرا؟ بر درت سگ وطنی دارد و ما را نه، که چه؟ به سگانت نظری هست و به مانیست چرا؟ هر که قتلی بکند کشته بهایی بدهد تو مرا کشتی و امید بها نیست چرا؟ خون من ریزی و چشم تو روا میدارد بوسهای خواهم و گویی که:روانیست، چرا؟ شهریان را به غریبان نظری باشد و من دیدم...
-
چه کار؟
30 - آذرماه - 1391 13:56
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟ دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟ تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟ مردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود راستی تو این همه دیوانه میخواهی چه کار؟ مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! در دل من قصر داری، خانه میخواهی چه کار؟...
-
می دانی چرا؟
23 - آبانماه - 1391 16:41
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟ یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟ بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟ اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید محشر الله الله است می دانی چرا؟ یک بغل باران الله الصمد آورده ام نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟ راه عقل ازآن طرف راه جنون از این...
-
شعر
22 - آبانماه - 1391 10:06
با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد ذهنش ز روضه ها ی مجسم عبور کرد شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد احساس کرد از همه عالم جدا شده است در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت مثل همیشه رخصتی از...
-
محرم آمد
22 - آبانماه - 1391 09:57
دلم مست و لبم مست و سرم مست بخوان ای دل که صبرم رفته از دست بخوان ای دل محرم آمد از راه بخوان اجر تو با عباس بی دست
-
رقیه
22 - آبانماه - 1391 09:38
دیروز که رقیه را به اسارت بردند آن بی خبران مُهر حقارت خوردند آن طفل چو روی بابا طلبید اندر طبقی سر حسین(ع) را بردند
-
التهابم را
9 - آبانماه - 1391 18:55
به خوابم آمدی پر کردی از اندوه خوابم را به دست ابرهای تیره دادی آفتابم را و حالا مثل نیلوفر به دنبال رد پایت به هر سو می کشانم شاخه های پیچ و تابم را یقین دارم که چشمانت ز هرم واژه ها می سوخت اگر روزی برایت می نوشتم التهابم را و گر نه با همین نامه برایت می فرستادم دو برگ از دفتر اندوه بیرون از حسابم را و یا بی پرده و...
-
نشد
9 - آبانماه - 1391 18:47
به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ممنوع، ولی لبهایم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد هر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سینه، خداوند نشد خواستند از تو بگویند شبی شاعرها عاقبت با قلم شرم...
-
شهر خالی
9 - آبانماه - 1391 18:42
کجاها را به دنبالت بگردم شهر خالی را ؟ دلم انگار باور کرده آن عشق خیالی را نسیمی نیست، ابری نیست، یعنی: نیستی در شهر تو در شهری اگر باران بگیرد این حوالی را مرا در حسرت نارنجزارانت رها کردی چراغان کن شب این عصرهای پرتقالی را دل تنگ مرا با دکمهی پیراهنت واکن رها کن از غم سنجاق، موهای شلالی را اناری از لب دیوار باغات...
-
فرقی نمی کند
9 - آبانماه - 1391 18:36
بــا هـر بـهانه و هـوسی عـاشقــت شــــده ست فرقـی نمی کند چه کسی عـاشقت شده ست چــیــزی ز مــاه بــودن تـــــــــــو کــم نــمی شـود گـیـرم که بـرکه ای نــفسی عاشـقت شده ست ای سـیــب ســـرخ غـلــت زنـان در مــسـیــر رود یـک شهر تـا بـه من برسی عاشقت شده ست پــــــــر می کــــشی و وای بــه حــال پــرنـده ای کز پشت میله...
-
قبول کن
9 - آبانماه - 1391 18:30
شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـن دلشکـستهام اگـر نـمیپـرم قــبول کـن ایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمت جـا نـمیشود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن گـاه، پـر زدن در آسمان شعـرهـات را از من، از مـنی کـه یـک کبـوتـرم قبـول کـن در اتـاق رازهـای تـو سرک نـمیکـشم بیــش از آنـچه خـواستی نـمیپـرم، قـبول کن قـدر...
-
نیامدی
9 - آبانماه - 1391 18:21
بـی قـرار هـیچ قـراری نـبوده ام مـگــر قـراری کـه بـا تـو داشتـم و هـرگـز نیـامـدی.
-
نداری
2 - آبانماه - 1391 10:11
دگر حس شقایق را نداری هوای قلب عاشق را نداری از آن چشمان خونسرد تو پیداست که قلب تنگ سابق را نداری . . .
-
حفظ کنیم
2 - آبانماه - 1391 10:03
امسال بیا بهار را حفظ کنیم چشم و دل بی قرار را حفظ کنیم جمعه نه، تمام هفته با ندبه ی خود حیثیت انتظار را حفظ کنیم ...
-
کارنامه
2 - آبانماه - 1391 10:00
کارنامهام پر از تقلب و گناه خط خطی سیاه هیچ وقت درسخوان نبودهام ولی در شب تولدت مثل کاج توی طاق نصرت محله کار کردهام شاخههای خشک داربست را بهار کردهام راستی دو روز قبل سرزده به خانهی دل امید همکلاسیام سر زدی ولی چرا به خانهی حقیر قلب من نیامدی؟ رد شدم، قبول ولی به من بگو کی به من اجازهی عبور میدهی؟ راستی اگر...
-
خط زرد
2 - آبانماه - 1391 09:40
به روی زندگی دو خط زرد می کشم و چشم عاشق تو را که گریه کرد می کشم تو رفتی و بدون تو کسی نگفت با خودش که من بدون چشم تو چقدر درد می کشم
-
کشتم
30 - مهرماه - 1391 09:05
من بی پدرم چون که پدر را کشتم با مرگ مؤلفم اثر را کشتم فرق من و عیسای نبی در این است: با بوی دهانم دو نفر را کشتم
-
کور شوم
30 - مهرماه - 1391 09:03
بر دیدن تو خو بکنم کور شوم تا قافیه را بو بکنم کور شوم فرق من و یعقوب نبی در این است: تی شرت تو را بو بکنم کور شوم