نوشته

مگر چه گفتم و نوشتم ای مه نوشاد

که زان نوشته و زان گفته گشته­ای ناشاد

هزار بار نوشتم که دارمت من دوست

دوباره باز نویسم هر آنچه بادا باد

دلم خراب پس از مرگ من نخواهد شد

که این بنای به نام تو کرده­ام آباد

ز من تو دوری و یادی نمی­کنی از من

من از تو دورم و از دوریت کنم فریاد

به یاد آر مرا آن زمان که از سر شوق

ز دوستان وفا کیش خود نمائی یاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد