تنهایی

قلب مرا میان غمت جا گذاشتی

تا در حریم غربت من پا گذاشتی

رفتی و در سکوت تماشا نموده ام

تنهایی ‌‌ مرا تو چه تنها گذاشتی

رفتی و سهم عشق برای دل تو بود

سهمی برای این دلم آیا گذاشتی ؟

یک بغض کال، یک سبد از درد بی کسی

سهم من غریب که اینجا گذاشتی

گفتی بهار می رسد اما دروغ بود

در قلب من غمی چو اهورا گذاشتی

مجنون دیگری شدی و دشت پیش روت

من را میان غصه چو لیلا گذاشتی

گفتی که از بهشت نصیبی نبرده ای

آن را تمام گردن حوا گذاشتی

یک قطره اشک سهم من از روزگار شد

در لحظه ای که پای به دنیا گذاشتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد