منزل جنون

 

باز از جنون عشق به کوی تو آمدم

بیگانگی مکن که به بوی تو آمدم

در بر رُخم مبند که همچون نگاه شوق

با کاروان اشک، به سوی تو آمدم

از شهر بند عقل به سر منزل جنون

این­سان به شوق دیدن روی تو آمدم

از رفته عذرخواه و ز آینده بیمناک

آشفته تر ز حلقه موی تو آمدم

مانند اشک، دور ز دیدار مردمان

با سر دویده تا سر کوی تو آمدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد