سلام آقا!قدم بر چشم هایم می نهید آقا؟
شب آدینه است امشب به من سر می زنید آقا؟
چه رخساری! شما رنگ خدایی می زنید انگار
عجب عطری! شما عطر اقاقی می دهید آقا
چه زیبایید! عجب نوری! ... نمی بینم!
زبانم لال! چشمم را به سختی می زنید آقا!
هوای سینه ام ابری، دل از نامردمی ها پر
کجا؟ پس کی به دادم می رسید آقا؟
شما آن سوی مولایی، من این سوی پریشانی
از این بیچاره هم آخر، شبی یادی کنید آقا
گمانم باز آدینه شما را خواب می بینم
سر سجاده امشب هم، دو پلکم می پرید آقا