من ابری ترین آسمانم ، برایم دعا کن
و خالی ز رنگین کمانم، برایم دعا کن
من آن سینه داغدارم که در عصر غربت
پر از سوز و ساز نهانم، برایم دعا کن
تو ای حجم سبز معطر ، اگر تشنه مانم
و در خود نشاند خزانم، برایم دعا کن
در آن لحظه هایی که از داغ مرگ کبوتر
شرر خیزد از جسم و جانم، برایم دعا کن
چو در زیر سنگ لحد، آی همسایه من
صدا می کند استخوانم، برایم دعا کن
شبی گر به ذهن تو جاری شدم، باز برخیز
نمازی بخوان مهربانم، برایم دعا کن