نگاهم

ای سلسله شوق تو بر پای نگاهم

سرشار تمنای تو مینای نگاهم

روی تو ز یک جلوه­ی آن حُسنِ خداداد

صد رنگ گل آورده به صحرای نگاهم

تو لحظه­ی سرشار بهاری که شکفته­ست

در باغ تماشای تو گل­های نگاهم

بی روی تو چون ساغر بشکسته تراود

موج غم و حسرت ز سراپای نگاهم

تا چند تغافل کنی ای چشم فسون­کار

زین راز که خفته­ست به دنیای نگاهم

سرگشته دَوَد موج نگاهم ز پی تو

ای گوهر یکدانه دریای نگاهم

نظرات 1 + ارسال نظر
بهزاد منفرد 15 - شهریور‌ماه - 1389 ساعت 01:20 ب.ظ http://behzad900.blogsky.com

تا به حال به این موضوع فکر کردی که میشه واقعیت را زبیا تر توضیح داد!؟ به منم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد