حرف حساب

مردکی غمزده نالید و بگفت:

شد عجب خاک سیه بر سر من

کانچه زر داشتم آخر همه را

برد و رفت از بر من همسر من

دیگری گفت بکن شُکر که نیست

زن تو چون زن افسونـگر من

کآنچه من داشتم از مال و منال

همه را برد و نرفت از بر من

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد